به بیان دیگر یعنی از این به بعد ممکن است ارز فقط بهصورت آزاد و تنها با یک نرخ عرضه شود؛ این یعنی ارز تکنرخی! این تصمیم به این معنا است که برخی صادرکنندگان بالاخره موفق شدند نظر خود را به دولت و بانک مرکزی تحمیل کنند.
بهانه این دسته از صادرکنندگان این است که نرخ نیمایی را بالا بردیم و محدودیت و سقف قیمت را برداشتیم تا صادرکنندگانی که تمایل به ارائه ارز خود در بازار آزاد نداشتند، تشویق شوند ارز خود را وارد بازار کنند.
از طرفی بازار ارز عطش دارد و تامین ارز دچار مشکل است که با این حرکت میتوان ارز مورد نیاز را تامین کرد تا به مرور زمان قیمتها کاهش یابد!
اما نکته قابل تامل این است که چرا آخر تیر گذشته را بهعنوان آخرین مهلت برگرداندن ارز حاصل از صادرات مشخص و با این کار التهاب را به بازار تحمیل کردند؟ بهنظر میرسد با اجرایی کردن چنین طرحی جایزه گرانبهایی به متخلفان پیشکش میکنند و تنها برنده این اتفاقات همین متخلفان خواهند بود! اما از طرف دیگر حالا صادرکنندگانی که بهموقع و سر موعد مقرر ارزهای حاصل از صادرات را به کشور برگرداندند میبینند چقدر ساده سرشان کلاه رفته و سزای قانونمداری و صداقت خود را باید با ضرر بپردازند!
یک سوال بسیار مهم در این میان مطرح میشود؛ واردکنندهای که ارز را از صادرکننده هم گرانتر میخرد، چطور ممکن است کالا را در بازار به مصرفکننده با همان قیمت قبلی و ارزانتر بفروشد؟ آیا مسئولان به این قسمت از داستان هم توجه کردهاند؟ آیا برای پیشگیری از ایجاد نوسان و التهاب در قیمتها هم فکری شده است؟ آیا راه چارهای هم پیش پای مردم عادی باقی میماند؛ جز عادت به گرانتر شدن اجناس و کالاهای مورد نیاز و اساسی برای یک زندگی معمولی؟!
از ابتدای سال جاری زمزمههایی برای حذف ارز حمایتی ۴۲۰۰ تومانی به گوش میرسید و حالا این مسئله با گذشت زمان از حذف ارز حمایتی کالاهای نیمهاساسی به کالاهای اساسی هم تسری پیدا کرده و مردم با پوست و گوشت خود گرانی را احساس کردهاند و با تحمل دشواریهای بسیاری این روزها را سپری میکنند.
حالا که این هزینههای سنگین، به هر بهانهای به مردم تحمیل شده، وقت آن رسیده تا مسئولان هم انصاف به خرج دهند و کلا از اعطای ارز حمایتی دست بردارند و این رویه غلط را ترک کنند. بهنظر میرسد باتوجه به شرایطی که شاهدش هستیم بهتر است تعیین نرخ ارز را به بازار بسپاریم تا بازار عرضه و تقاضا حاکم شود.
حال اگر تمام تکههای پازل را کنار هم بگذاریم درمییابیم که ریشه رشته اتفاقات سال جاری در کجا بوده و این حجم از گرانی و فشار بر جامعه از کجا نشأت میگیرد؟
این روند ابتدا در بازار خودرو و مسکن شروع شد، سپس کار به بازار آهن و فولاد رسید.
بورس هم که از اوایل سال داستان خاص خود را داشته و برخی معتقدند این روند همچنان ادامه خواهد داشت؛ هرچند بسیاری از کارشناسان نیز به بازگشت روند صعودی و آرامش به بازار سرمایه امیدوارند. این اواخر هم که با گرانی برخی کالاهای اساسی و غیراساسی از جمله کره، دانههای روغنی، کود و… مواجه بودیم!
اینطور که از ظاهر امر پیداست تمام این داستان فقط زمینهسازی بوده برای گرانی بیشتر و عادی شدن روند برای روزی که قرار است طرح حذف 4 صفر از پول ملی کلید بخورد.
*یوسف کاووسی - کارشناس اقتصاد