در وقایع اخیر بانکها بیشترین صدمه را از آشوبهای خیابانی دیدند. در نظر اول برخی معتقدند از آنجا که بانکها بستر خیلی از فسادهای سالهای گذشته بودهاند، اعتراض به عملکرد آنها در قالب تخریب از سوی معترضان صورت گرفته است.
در نظر دوم برخی دیگر معتقدند در اعتراضات خیابانی به طور معمول نهادهای عمومی چون بانکها به علت وابسته بودن به دولت یا حکومت بیشتر مورد حمله معترضان قرار میگیرند. با وجود این در چنین شرایطی وزیر اقتصاد پس از اغتشاشات اخیر در مراسم افتتاحیه پنجمین نمایشگاه تراکنش ایران گفته «بانکها وقتی مورد حمله قرار میگیرند از خود میپرسند چه کار کردند که شایسته این نوع نحوه برخورد هستند؟».
به نظر میرسد وزیر اقتصاد هم به نوعی نظر اول در مورد تخریب بانکها را تایید کرده است چراکه در این سخنرانی عملکرد برخی بانکها را به باد انتقاد گرفته و تاکید کرده که «از بانکها انتظار میرود اکتیو و حتی پراکتیو باشند و در قامت کرکس نبوده و عقابگونه حرکت کنند». اظهارنظری که مطرح شدن آن از سوی وزیر اقتصاد در مورد نظام بانکی عجیب و غریب به نظر میرسد. فرهاد دژپسند حتی در ادامه سخنانش در توضیح رفتار کرکسگونه گفته که «بانکها نباید منتظر باشند چیزی گیرشان بیاید بلکه باید در بالاترین نقطه حرکت کنند و همه را به حرکت و تعامل وادارند».
اما آیا نظام بانکی ایران آنگونه که وزیر اقتصاد مطرح کرده، کرکسوار رفتار میکند؟ یا اینکه بانکها آنطور که گفته شده به علت عملکرد نامطلوبشان و فسادهای بانکی که در سالهای اخیر رخ داده مورد خشم و اعتراض جامعه قرار گرفتهاند و آیا در این زمینه مقصرند؟ آیا سیاستگذار در این زمینه بروز رفتارهای نامناسب و عملکرد نامطلوب بانکها، نقشی ندارد؟ صدیقه رهبر یکی از مدیران پیشین نظام بانکی که در این پرونده به بررسی این مساله پرداخته، معتقد است که شرایطی که در حال حاضر بانکها در آن قرار گرفتهاند برآیند عملکرد سیاستگذاران، مقام ناظر، هیاتمدیره و مدیران بانکها به تناسب فضای کسبوکار و جو سیاسی کشور است.
بهزعم این کارشناس بانکی، کشمکشها بر سر تعیین نرخ سود سپردهها و تسهیلات و در نهایت تعیین دستوری نرخ سود و حجم کلان تسهیلات تکلیفیای که برگشت منابع بانکها را غیرممکن ساخت از معضلاتی هستند که سیاستگذاران در به وجود آمدن آن نقش مهمی را ایفا کردند.
علاوه بر این داود سوری اقتصاددان در بخش دیگری از این پرونده به واکاوی این مساله پرداخته است و گفته که مطرح کردن این حرفها از سوی وزیر اقتصاد واقعاً عجیب است. بانکهای ما نهادهای مستقل نیستند که برای خودشان تصمیمگیری کنند. دولت برای بانکها مشخص میکند به چه کسانی وام دهند یا به چه کسانی وام ندهند.
دولت و بانک مرکزی، نرخها را در نظام بانکی تعیین میکند و نظارت کامل بر عملکرد و رفتار آنها دارد. اتفاقاً در سیستم اقتصادی ما دولت نقش عقاب را دارد و بانکها مانند برهای هستند که در چنگالهای عقاب گیر کردهاند و چارهای جز تسلیم شدن ندارند. به هر ترتیب در پرونده پیش رو به بررسی ابعاد این مساله پرداختهایم و به این پرسشها پاسخ دادهایم؛ آیا رفتار نظام بانکی واقعاً آنچنان انتقادبرانگیز بوده که نوک پیکان حمله معترضان باشد؟ رفتار کرکسوار در نظام بانکی چه معنایی دارد؟ تبعات کرکس دانستن بانکهای ایرانی از سوی سیاستگذار چیست؟